جام کوردی - در حادثه‌ی تلخ آتش‌سوزی آبیدر سنندج و قربانی شدن سه جوان دلاور کوردستانی، آنچه سوخت، انسان بود و طبیعت؛ فاجعه ای بزرگ و غیرقابل اندازه گیری بود اما در لایه‌ای ژرف‌تر، امر نمادین در جامعه‌ی کردستان دچار سوختگی شد. رابطه‌ی انسان با خود، با دیگری، و با طبیعت. آتش فقط به جان آبیدر نیفتاد؛ بلکه دردی عمیق تر را نمایان ساخت. خلأ نهادهایی که بتوانند کنش جمعی را از سطح همدردی عاطفی، به سطح ساخت‌یافتگی نهادی برکشند.

نهاد مدنی نه صرفاً ابزار مدیریت اجتماعی، بلکه صورت‌بندی مدرن اراده‌ی جمعی است. نهادهای مدنی لحظه‌ای از تحقق روح عینی هستند: جایی که آزادی فردی، نه در تقابل با کل، بلکه در هم‌تنیدگی با آن معنا می‌یابد. نهاد، محل گذار از میل فردی به عقلانیت جمعی است؛ و بی‌نهادی، یعنی بازماندن جایی که رابطه‌ی انسان‌ها هنوز از جنس واکنش و عاطفه است، نه از جنس سازمان و استمرار.

کردستان، با تمام غنای فرهنگی، تاریخی و نمادین خود، در برابر بحران‌ها عمدتاً با ساختارهای خودانگیخته، قهرمان‌محور و مقطعی واکنش نشان می‌دهد. حادثه‌ی آبیدر، این حقیقت را یک‌بار دیگر پیش چشم ما نهاد که ما هنوز از وضعیت عاطفی به وضعیت نهادی گذر نکرده‌ایم. مردم گرد هم می‌آیند، می‌گریند، تلاش می‌کنند، همدردی می کنند اما این تلاش‌ها در غیاب ساختارهای نهادمند، محکوم به فرسودگی‌اند.

این وضعیت، یک نوع «بی‌پناهی مدنی» است؛ انسان کردستانی در برابر طبیعت و تاریخ تنهاست؛ فاقد ابزارهای میانجی که بتوانند او را از حالت کنشگری فردی در کوردستان به کنشگری جمعی ارتقا دهند.

نهاد، تنها یک ساختار فنی نیست، بلکه تجلی آرزوهای رهایی‌بخش یک جمعیت است. نهادهای مدنی اگر ریشه در زیست‌بوم، حافظه فرهنگی و اخلاق جمعی داشته باشند، می‌توانند به صورت‌بندی امید بدل شوند. امیدی که نه فقط در برابر آتش، بلکه در برابر فراموشی، خاموشی و فروپاشی جمعی مقاومت کند.

از این منظر، آتش‌سوزی آبیدر را باید نه صرفاً یک فاجعه، بلکه یک پرسش دید:

آیا ما از وضعیت پیشاساختاری عبور کرده‌ایم؟ آیا می‌توان بدون نهاد، آینده‌ای قابل دفاع برای طبیعت، انسان و زیست‌بوم متصور شد؟ یا محکوم به تکرار همیشگی واکنش‌های فاجعەبار هستیم؟

نهاد، تبلور عقل در زمان است. نهادسازی، یعنی گذار از لحظه به تداوم؛ از واکنش به سازمان؛ از احساس به ساختار. و تا این گذار محقق نشود، کردستان همواره در لحظه‌های بحران، در خلأیی رها خواهد شد که نه دولت به دادش می‌رسد، نه جامعه‌اش از توان خودانگیختگی به ساختارمندی عبور کرده است.

آبیدر سوخت، اما خاکستر آن شاید آغازی باشد برای اندیشه‌ای نو:

شهادت دلاوران فداکار زیست دوست در  آبیدر شاید تلنگری باشد برای بازآفرینی خود در قالب نهاد، به عنوان تنها راه خروج از وضعیت بی‌پناهی مدنی.