جام کوردی - صحبتهای اخیر استاندار کردستان درباره جذب نشدن ۲ هزار میلیارد تومان اعتبار دولتی توسط دستگاههای اجرایی استان، موجی از بحث و واکنش ها را در رسانهها و شبکههای اجتماعی به دنبال داشته است. با وجود توضیحات معاون عمرانی استاندار، این خبر همچنان زنگ خطری جدی برای توسعه کردستان محسوب میشود و نشانهای آشکار از ناکارآمدی برخی مدیران در استان می باشد. این موضوع در حالی مطرح میشود که دهها پروژه نیمهتمام از جمله مسکن ملی، پروژه های عمرانی در حوزه راههای استان، واحدهای تولیدی راکد و نیمه فعال در استان چشمانتظار بودجه و اعتبارات هستند.
هر چند که معاون عمرانی استاندار کردستان اعلام کرده که تا پایان شهریور ماه سال جاری فرصت جذب وجود دارد، اما این پرسش هم مطرح میشود آیا مدیران از سهم اعتبارات دستگاههای مربوطه اطلاع کافی دارند؟ آیا در این مدت زمان کوتاه میتوان چنین اعتباری را جذب و صرف پروژههای عمرانی در استان کرد؟!
در پاسخ به این پرسشها لازم میدانم مواردی را مطرح کنم؛
عدم جذب این حجم عظیم از اعتبار، صرفاً یک اشتباه ساده نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم سوءمدیریت، برنامهریزی نادرست و فقدان پیگیری مستمر در بدنه مدیریتی استان است. متأسفانه در دهههای گذشته و دولتهای پیشین، بازگشت بودجه و اعتبارات دولتی در کردستان به یک رویه عادی تبدیل شده و بارها این مسئله مطرح شده است. این معضل نه تنها روند توسعه را کند کرده، بلکه بیاعتمادی مردم به سیستم اداری را نیز دامن زده است. مدیرانی که نمیتوانند اعتبارات تخصیصیافته را جذب کنند، در واقع فرصتهای بیشماری را برای پیشرفت استان از دست میدهند؛ فرصتهایی که میتوانستند به ایجاد شغل، بهبود زیرساختها و ارتقاء سطح زندگی و معیشت مردم منجر شوند.
کردستان استانی سرشار از ظرفیتها و توانمندیها در حوزههای مختلف است:
* کشاورزی: خاک حاصلخیز و منابع آبی مناسب، این استان را به قطبی برای تولید محصولات استراتژیک تبدیل کرده است. با جذب اعتبارات و سرمایهگذاری در این بخش، میتوانیم شاهد تحولی عظیم در تولید، صادرات و ایجاد ارزش افزوده فراوان باشیم. اما امروز با کمبود صنایع تبدیلی و فرآوری در این حوزه مواجهیم و محصولات کشاورزی به صورت خام به خارج از استان صادر میشود و تنها رنج آن عاید کشاورزان کردستانی میشود.
* گردشگری: طبیعت بکر، جاذبههای تاریخی و فرهنگی غنی، و مردمان مهماننواز، کردستان را قادر میسازد تا به یکی از قطبهای اصلی گردشگری کشور تبدیل شود. جذب اعتبار در این حوزه به معنای توسعه زیرساختهای گردشگری، ایجاد اقامتگاهها و مراکز تفریحی است که در نهایت رونق اقتصادی و اشتغالزایی گسترده را به دنبال دارد و در این حوزه نیز سلیقهنگری و کمبود اعتبارات سبب شده که این صنعت در کردستان رشد لازم را نداشته باشد.
* معادن و منابع آبی: کردستان از لحاظ معادن و منابع آبی نیز بسیار غنی است. بهرهبرداری صحیح و اصولی از این منابع میتواند منبع درآمدی پایدار برای استان باشد و به توسعه صنایع تبدیلی کمک کند.
اما تمام این پتانسیلها، بدون مدیریت صحیح و جذب اعتبارات لازم، تنها در حد یک ظرفیت باقی خواهند ماند و هرگز به مرحله عملیاتی نمیرسند.
بنابراین در این شرایط حساس، دولت باید نگاه ویژهتری به کردستان داشته باشد. این استان به دلیل موقعیت استراتژیک و نقش پررنگ مردم آن در دفاع از کشور، همواره مستحق توجه و حمایت بیشتر بوده است. ضروری است که دولت با مدیران ناکارآمدی که توانایی جذب اعتبارات را ندارند، قاطعانه برخورد قانونی کند. این اقدام نه تنها یک تنبیه است، بلکه هشداری جدی برای سایر مدیران خواهد بود تا مسئولیتپذیری بیشتری از خود نشان دهند.
همچنین، اصل مطالبهگری از مدیران باید به طور جدی در استان اجرا شود. مردم و نمایندگان آنها باید با آگاهی و جدیت تمام، پیگیر عملکرد مدیران باشند و شفافیت در تخصیص و جذب اعتبارات را از آنان مطالبه کنند.
این مطالبهگری عمومی میتواند اهرمی قوی برای بهبود عملکرد و جلوگیری از تکرار چنین رویدادهای تلخی باشد.
در نهایت، جذب نشدن ۲ هزار میلیارد تومان اعتبار در کردستان، نه تنها یک شکست مدیریتی، بلکه جفایی بزرگ در حق مردمی است که برای دفاع از این سرزمین، جان خود را فدا کردند و امروز نیز با تمام وجود، چشم امید به توسعه و آبادانی استانشان دوختهاند. زمان آن رسیده است که با جدیت تمام، با عوامل این ناکارآمدی برخورد شود و راه برای توسعه پایدار و شایسته کردستان هموار شود. و با این پرسش کلامم را به پایان میرسانم آیا این بار شاهد تغییر رویکرد و عملکرد مدیران در استان خواهیم بود؟ و استاندار تا چه اندازه در تحقق این مطالبه عمومی تاثیر گذار خواهد بود؟
فردین کمانگر، روزنامهنگار